طمع کار و حسود نباشیم و سخاوتمند باشیم وقتی دیگران در مقابل ما بخشنده هستند.

از هر دست بدی از همون دست میگیری

به داشته هایمان راضی باشیم و حرص و طمع خودرا کم کنیم تا اینکه نه کسی دلش بخواهد آن چیز را داشته باشید یا کسی روی دوش کسی سنگینی کند همیشه قانع باشیم تا زندگی بهتری را رقم بزنیم.

باید از حرص وطمع دوری کرد تا ارامش داشت

هرکسی یک وسیله ویژگی و... دارد اگر مثلا من در مطالعات استعداد ندارم در ریاضی دارم
پس جای ناراحتی نیست و به وسایل ديگران حسودی نکنیم.
لطفا برنده کنید

نصیحت این است که آدم هیچ وقت حسود نباشه حسودی هم جز پشیمانی نیست

هرچیزی را دیدی نخواه تا اگر کسی از تو چیزی خواست بتوانی به آن بدی

منظور این است کسی که چیز قشنگی داشته باشه اگه بده به اون اون فرد خوشحال میشه وکسی که می خواد اونا از اون فرد بگیره اون نمی خواد بده

حسادت نکردن به داشته های دیگران
قانع بودن به آنچه که داریم زیاده خواهی نکردن

هنگام رانندگی در جاده از بحث در داخل ماشین و کل کل با بقیه ی ماشین ها بپردازید

هنگام رانندگی در جاده از بحث در داخل ماشین و کل‌کل با بقیه ی ماشین ها بپردازید

در تمام زندگی خدا رو در نظر بگیریم و خدا ترس باشیم

به مال دیگران طمع نکنیم و در عوض بخشنده باشیم

انسان باید در زندگی قانع باشدو به اصطلاح چشم و دل سیر باشد نه به مال مردم چشم بدوزد و نه خسیس باشد،بخشندگی شایسته تر است،چه خوب است که انسان بتواند از داشته هایش به دیگران هم بدهد.

به نظر من آدم نباید حسرت داشته های دیگران را بخورد یا حسرت چیزی را که خودش ندارد را بخورد،هر چیزی را خدا صلاح بداند قسمتمان میکند و نباید برای بدست اوردنش پافشاری کنیم، ممکن است به ضررمان باشد

به نظرم پندی که این قسمت برامون داشت این بود که [اون چیزی رو که برای خودمون میخوایم برای دیگران هم بخوایم]

به شما دوستان عزیز نصیحت میکنم انچه که دیگران دارند شاید برای ما مناسب نباشد و نباید ناراحت بشیم و بریم رو ویبره☺

در همه چیز نژاد داشته باشیم و حرف هامون تناقض نداشته باشه.

همیشه همه چیز رو نباید برای خودمون بخوایم زیرا بعد از داشتن یا بدست آوردن آن چیز با گرفتنش از دیگران هیچگاه لذت نخواهد داشت

به داشته ها قانع باشیم و ما نفسمان را کنترل کنیم نه اینکه نفسمان مارا کنترل کند (خواسته هایمان را کنترل کنیم)

🙂

از دیگران انتظاری نداشته باشیم و آنها را به استرس نیندازیم

هر چیزی ما صاحب هست حتی اگر فردی حسرتشو بخوره این مرد حسودی میکرد به چیزایی که نداره واگر هم چیز هارو گیرش بیاد دیگه برای عادی میشه اون پیرمرد خیلی دست و دلباز بود اما کلاشو دوست داشت پیرمرد انتظار داشت پسره کلاهش را به او بدهد اما پسر هنگامی که کلاه بر سرش گذاشت یه صدا درآمد.

همانطور که تو از دیگران انتظار داری دیگران هم از تو انتظار دارند پس به چیزهایی که داری قانع باش

با حسودی کردن به داشته های دیگران آرامش را از خود نگیریم اگر دیگران چیزی را به ما می‌بخشند ما هم بخشنده باشیم و به دیگران ببخشیم و ترس بخشیدن مال را نداشته باشیم